خبرگزاری حوزه | دخترک زیبای مسلمان، چون پنجه آفتاب خود را «غول چراغ جادو» می داند. ازبس، خود را در آینهی کثیف رسانه تماشا کرده است از خود میترسد و گمان میکند، هویت او همان است که رسانه نشان میدهد.
ذهن هک شده زن امروز خود را مساوی با اندام، برجستگی ها و رنگ وبوی آن معنا میکند.
ارزش و قیمت زن به شخصیت وکمالات او نیست، به جذابیت او در چشم تنوع طلب شهوت پرستان بیرحم است. نشانه هک شدن ذهن برخی زنان در جامعه امروز رمیدگی از حجاب است. درک حجاب برای ذهن های هک شده و«خوداندامپندار» کار سختی است.
بیچاره زنی که باید با خون دل خود را زیبا جلوه کند تا زنده بماند و هویت داشته باشد و از این رهگذر صنعت کثیف مواد آرایشی و جراحی های چِندشآور پر رونق بماند و از سویی دیگر برده جنسی شهوت پرستان قرار گیرد. در دل چنین بزم کثیفی، زن از آنچه هست شاد باشد و فخر بر افلاک بفروشد که دست هر ناکسی به من میرسد و حاضرم هم آغوش هر شیطانی شوم.
اگر جلوه اندام زن فروکش کرد و چشم هرزگان سیر نشد، این زن مرده است و حیات اجتماعی خود را از دست داده است. پس ناچار است یا خودکشی کند و خودش را از حسرت دائمی و آتش اندوه درون و دیگران را از چهره لگدمال شده و درهمش راحت کند و یا در غم تنهایی و بی وفایی روزگار خودخوری کند و بسوزد و بسازد.
کسانی که ذهن خود را به رسانه شیطان سپرده اند «منهای هکشده»اند. خودشان نیستند نیرویی مرموز رشته تصورات و تصمیمات آنان را به دست گرفته است. آنقدر مرموز که دچارخود پنداری شیطان شده اند. گمان میکند خود اوست که فحشا پسند و منفعت گریز است درحالی که اگر به خود آگاهی برسد شبیه ساحران فرعون همه کارهای با میل خود را از روی اکراه وناپسند می دانند. پس از تکثیر «منهای هکشده» در دالان تاریک آزادی،موجودی بی هویت با صورت انسان نمایان می شود.
آزادی در فضای مسموم لیبرالیسم، رهایی از هویت اجتماعی است.نتیجه این بیگانگی با هویت اجتماعی «تنهایی» است.برای انسان تنها وبیهویت چارهای جز مستی و منگی نیست.انسان نمیتواند در تنهایی بیرحمانهی تمدن غرب، اهل اندیشه و خودآگاهی باشد مگر دیوانه است!
باید از خود بیگانه شد تا خوش بگذرد.
شعار زیبای آزادی شعور جوانان شرق را اسیر کرد و چون برقی چشمان آنان را زد و نتوانستند ببینند مراد تمدن غرب، آزادی جوانان از هویت اجتماعی و فرهنگ و تاریخ و پیشینه فکری جامعهی خود و تکثیر«منهای بی هویت» است.چشم بندی و هنر رسانه توانسته است با رها ساختن «منهای بیهویت» آنان را اسیر خود کند و با حرکت به سمت هوس ها او را از آنچه هست غافل کنند و رابطه او با گذشته تاریخیاش را ازبین ببرند.
باید بدانیم که اگر«ما»بمانیم هرچند عقب مانده بهتر از این است که «منهای تنهای متمدن» شویم.
سید عبدالله هاشمی